ترندهای بازاریابی در سال 2025؛ آیندهای مبتنی بر داده
در سال 2025، دنیای بازاریابی شاهد تغییرات بزرگی خواهد بود. پیشرفتهای سریع در زمینه هوش مصنوعی و یادگیری ماشین همراه با افزایش تقاضای مصرفکنندگان برای شفافیت و شخصیسازی، نیاز به استراتژیهای جدید و دیتامحور را بیش از پیش نمایان کرده است.
تغییر چشمانداز بازاریابی
برای موفقیت در این فضای جدید، برندها باید فراتر از تاکتیکهای سنتی حرکت کنند و استراتژیهایی را به کار گیرند که بر یکپارچگی، شخصیسازی و استفاده کاربردی از هوش مصنوعی تمرکز دارند. مصرفکنندگان دیگر گیرندههای منفعل پیامهای بازاریابی نیستند؛ بلکه آنها بهطور فعال تجربههای خود را شکل میدهند.
در این محیط، برندهایی که به دادهها اهمیت دهند، حریم خصوصی را در اولویت قرار دهند و از سرمایهگذاری در هوش مصنوعی برای ایجاد بینشهای دقیق استفاده کنند، پیشتاز خواهند بود. این رویکرد میتواند نهتنها اعتماد مشتریان را جلب کند، بلکه درآمد کسبوکارها را نیز افزایش دهد.
پایان پراکندگی دادهها؛ گامی کلیدی برای استراتژیهای دادهمحور
استراتژیهای بازاریابی دادهمحور تنها زمانی موفق خواهند بود که دادهها بهصورت منسجم سازماندهی شده و به آسانی در دسترس باشند. بسیاری از سازمانها هنوز با مشکل پراکندگی دادهها (Data Silos) روبهرو هستند، به این معنا که اطلاعات در بخشها یا سیستمهای مختلف بهصورت جداگانه ذخیره شده و ارتباطی میان آنها وجود ندارد. اما ایجاد یک منبع یکپارچه و قابل اعتماد از دادهها میتواند تصویری جامع از مشتریان ارائه دهد و امکان تصمیمگیری سریع و دقیق را فراهم سازد.
براساس یک نظرسنجی اخیر، 89 درصد از کسبوکارها پس از یکپارچهسازی دادهها، افزایش فروش را تجربه کردهاند. این آمار نشاندهنده اهمیت پایان دادن به پراکندگی دادهها است. یکپارچهسازی اطلاعات به برندها اجازه میدهد رفتار مصرفکنندگان را بهتر درک کرده و با دقت بیشتری به تغییرات بازار واکنش نشان دهند.
از جدیدترین آمارهای بازاریابی در سال 2025 مطلع باشید!
سامانه مدیریت دادههای مشتری (CDP)
سامانههای مدیریت دادههای مشتری (Customer Data Platforms یا CDP) نقشی حیاتی در رفع مشکل پراکندگی دادهها و ایجاد یکپارچگی ایفا میکنند. این سامانهها اطلاعات مشتریان را از منابع مختلف، مانند وبسایت، شبکههای اجتماعی، و سیستمهای فروش، در یک سیستم واحد و قابل مدیریت جمعآوری میکنند. این فرآیند به کسبوکارها امکان میدهد تا دادهها را بهصورت لحظهای پردازش کنند، مخاطبان را با تفکیکپذیری پیشرفته دستهبندی کنند و استراتژیهای بازاریابی خود را با هدفگذاری دقیقتر اجرا نمایند.
شخصیسازی؛ نیاز مصرفکنندگان و چالش برندها
تقریبا 47 درصد از مصرفکنندگان برندهایی را ترجیح میدهند که به نیازهای خاص آنها توجه میکنند. اما اجرای شخصیسازی در حالی که قوانین حریم خصوصی سختتر شده و کوکیهای شخص ثالث (third-party cookies) در حال حذف هستند، به یک چالش بزرگ تبدیل شده است.
برای دستیابی به شخصیسازی موثر، برندها باید بر دادههای مستقیم و اطلاعات اولیه (first-party data یا داده دست اول) مشتریان تمرکز کنند. منظور از این دادهها اطلاعاتی است که مشتریان بهطور مستقیم و با رضایت خود از طریق تعاملاتشان با برند (مانند خرید، ثبتنام یا بازدید از وبسایت) ارائه میدهند. این دادهها ابزار کلیدی برای اجرای شخصیسازی دقیق و در عین حال منطبق با قوانین حریم خصوصی به شمار میروند.
با کاهش استفاده از کوکیهای شخص ثالث و افت دقت در گزارشگیری، درک نیازهای مشتریان اهمیت بیشتری پیدا کرده است. بازاریابان باید روی روشهای نسبتسنجی مانند مدلسازی آمیخته بازاریابی (Marketing Mix Modeling یا MMM) سرمایهگذاری کنند.
این روش به برندها امکان میدهد تا به طور دقیقتر مشخص کنند که کدام فعالیتهای بازاریابی بیشترین تاثیر را در دستیابی به نتایج مطلوب داشتهاند، چه در کانالهای داده دست اول و چه کانالهای دیگر.
شرکتها باید بر جمعآوری، گسترش و بهینهسازی دادههای دست اول تمرکز کنند. با دسترسی به اطلاعات عمیقتر درباره مشتریان، برندها میتوانند بازدهی و بهرهوری خود را بهبود بخشند و در نتیجه به افزایش دو برابری درآمد دست یابند.
از بهترین روشهای بازاریابی مبتنی بر احساسات مطلع باشید!
هوش مصنوعی؛ فراتر از هیاهو
هوش مصنوعی به یکی از جذابترین ترندهای بازاریابی تبدیل شده است. اما استفاده موثر از آن، نیازمند تمرکز بر کاربردهایی است که ارزش واقعی ایجاد کنند. یکی از این کاربردها بهینهسازی خلاق پویا (Dynamic Creative Optimization یا DCO) است.
این روش به برندها کمک میکند با استفاده از هوش مصنوعی، نسخههای متنوعی از محتوای تبلیغاتی تولید کنند. بهطور ساده، عناصر تبلیغ (مانند تصاویر و متن) بهطور جداگانه طراحی شده و سیستم با ترکیب آنها، نسخههای مختلفی ایجاد میکند. سپس با تحلیل دادهها، مناسبترین نسخه را برای هر مخاطب نمایش میدهد. این روش به برندها امکان میدهد محتوای شخصیسازیشده را در مقیاس بزرگ و با کارایی بالا ارائه دهند.
با توجه به اینکه کیفیت خلاقانه میتواند سودآوری را تا 12 برابر افزایش دهد، DCO یک راه حل قانع کننده است.
جمع بندی
در سال 2025، برندهایی که موارد زیر را در اولویت قرار دهند، در این فضای متحولشده پیشرو خواهند بود:
- یکپارچهسازی دادههای مشتریان
- ایجاد تعادل بین شخصیسازی و حفظ حریم خصوصی
- استفاده کاربردی و موثر از هوش مصنوعی
- تقویت زیرساختها برای استفاده از دادههای دست اول
این رویکردها به شرکتها کمک میکنند نهتنها در فضای رقابتی باقی بمانند، بلکه استانداردهای جدیدی را در بازاریابی تعیین کنند. برندهایی که بر دادهها تمرکز دارند و از هوش مصنوعی بهطور استراتژیک استفاده میکنند، راه را به سوی آیندهای مبتنی بر داده و سودآور هموار خواهند کرد.
منبع: dmnews