آیا اینفلوئنسر مارکتینگ هنوز تاثیرگذار است؟ بررسی جامع اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۴
اینفلوئنسر مارکتینگ طی سالهای اخیر راه طولانیای را پیموده است و به ابزاری قدرتمند برای برندها تبدیل شده که به دنبال ارتباط موثر با مخاطبان خود هستند. برای درک بهتر روندهای کنونی در این حوزه، لازم است به تغییرات این صنعت، چالشهای آن و آیندهای که برای آن پیشبینی میشود، توجه داشته باشیم.
نکات کلیدی وضعیت اینفلوئنسر مارکتینگ در سال ۲۰۲۴
- ارزش بازار اینفلوئنسر مارکتینگ تا پایان سال ۲۰۲۴به ۲۴ میلیارد دلار خواهد رسید.
- اینفلوئنسرهای کوچکتر مانند میکرو و نانو اینفلوئنسرها به دلیل نرخ تعامل بالایشان محبوبتر شدهاند.
- هوش مصنوعی نقش مهمی در شناسایی اینفلوئنسرهای مناسب و ارزیابی موفقیت کمپینها دارد.
- برندها از اهدای محصولات رایگان به پرداخت مستقیم به اینفلوئنسرها روی آوردهاند.
- تیکتاک همچنان در صدر پلتفرمهای اینفلوئنسر مارکتینگ قرار دارد و اینستاگرام و یوتیوب را پشت سر گذاشته است.
تکامل روندهای اینفلوئنسر مارکتینگ
زمینه تاریخی و رشد
بازاریابی اینفلوئنسری با تبلیغات افراد مشهور آغاز شد، اما امروزه به افرادی عادی که با دنبالکنندگان خود رابطهای واقعی و اعتمادآمیز ساختهاند، گسترش یافته است. این تغییر باعث شده اینفلوئنسر مارکتینگ جذابتر و اثربخشتر شود. در گذشته، برندها به نامهای بزرگ تکیه داشتند، اما اکنون به دنبال میکرو و نانو اینفلوئنسرهایی هستند که با مخاطبان خاص بهصورت نزدیکتر ارتباط برقرار میکنند.
چگونه محتوای خود را وایرال کنیم؟ در مورد این مطلب بیشتر بخوانید!
ارزشگذاری بازار کنونی
در سال ۲۰۲۴، ارزش صنعت بازاریابی اینفلوئنسری حدود ۲۴ میلیارد دلار برآورد شده است. این رشد نشاندهنده اهمیت رو به افزایش اینفلوئنسرها در دنیای بازاریابی است. برندها متوجه شدهاند که همکاری با اینفلوئنسرها میتواند به تعامل بهتر و فروش بیشتر منجر شود. ظهور پلتفرمهایی مانند تیکتاک و اینستاگرام نیز نقش مهمی در این رشد داشته و به اینفلوئنسرها امکان دسترسی به مخاطبان گستردهتری را داده است.
پیشبینی وضعیت آینده اینفلوئنسر مارکتینگ
آینده اینفلوئنسر مارکتینگ روشن به نظر میرسد. با توجه به پیشبینیها برای رسیدن ارزش اقتصاد این صنعت به ۷۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۴، برندها به سرمایهگذاری در همکاری با اینفلوئنسرها ادامه خواهند داد. نیاز به ایجاد ارتباطات واقعی این روند را هدایت میکند، زیرا مصرفکنندگان بیشتر ترجیح میدهند از صدای واقعی افراد تاثیرپذیر بشنوند تا تبلیغات سنتی.
بازاریابی اینفلوئنسری فقط یک روند نیست؛ بلکه تغییری اساسی در نحوه ارتباط برندها با مصرفکنندگان است.
پلتفرمهای کلیدی در اینفلوئنسر مارکتینگ
تسلط تیکتاک و اینستاگرام
تیکتاک به سرعت به پلتفرم محبوب برای برندها تبدیل شده است تا با مخاطبان جوانتر ارتباط برقرار کنند. این پلتفرم نه تنها برای ویدیوهای سرگرمکننده بلکه برای ایجاد ترندهای ویروسی نیز مناسب است. از طرفی، اینستاگرام همچنان در حوزه محتواهای بصری و شراکت با اینفلوئنسرها پیشرو است. برخی از دلایل محبوبیت این دو پلتفرم عبارتند از:
- نرخ تعامل بالا: کاربران علاقهمند به تعامل با محتوا هستند.
- فرمتهای متنوع محتوا: از استوریها تا ریلز، برای هر کاربر چیزی وجود دارد.
- جامعه قوی: اینفلوئنسرها دنبالکنندگان وفاداری دارند که به توصیههای آنها اعتماد میکنند.
ظهور پلتفرمهای جدید
در حالی که تیکتاک و اینستاگرام حاکمیت میکنند، پلتفرمهای جدیدی نیز در حال ظهور هستند. برای مثال، پلتفرمهایی مانند BeReal و کلابهاوس در حال رشد هستند و راههای منحصربهفردی را برای اینفلوئنسرها به منظور برقراری ارتباط با مخاطبانشان فراهم میکنند.
اینفلوئنسرها در تصمیمات خریداران تاثیر میگذارند؟ بیشتر بخوانید!
استراتژیهای مختص پلتفرم
هر پلتفرم به رویکرد متفاوتی نیاز دارد. برخی از استراتژیهای مؤثر عبارتند از:
- ویدیوهای کوتاه و جذاب در تیکتاک: محتوای سریع و جالب که توجه را جلب کند.
- تصاویر زیبا در اینستاگرام: عکسهای باکیفیت که محصولات را نمایش میدهند.
- محتوای تعاملی در پلتفرمهای جدید: درگیر کردن کاربران از طریق نظرسنجیها یا گفتوگوهای زنده.
در نتیجه، آگاهی از پلتفرمهای کلیدی و استفاده از نقاط قوت هر کدام به برندها کمک میکند تا کمپینهای مؤثری را ایجاد کنند که با مخاطبان هدف همخوانی داشته باشد.
نقش هوش مصنوعی در اینفلوئنسر مارکتینگ
هوش مصنوعی برای شناسایی اینفلوئنسرها
امروزه هوش مصنوعی نحوه یافتن اینفلوئنسرها را تغییر داده است. به جای حدس زدن، برندها میتوانند از ابزارهای هوش مصنوعی برای تحلیل دادهها و پیدا کردن اینفلوئنسرهای مناسب استفاده کنند. این روش به برندها اجازه میدهد رفتار مخاطبان و نتایج کمپینهای گذشته را بررسی کرده و تصمیمات هوشمندانهتری بگیرند. بهعنوان مثال، ۶۳٪ از برندها در حال حاضر از هوش مصنوعی برای شناسایی اینفلوئنسرهای مناسب بهره میبرند و این امر موجب شده بازاریابی اینفلوئنسری هدفمندتر و اثربخشتر باشد.
اتومات کردن کمپینها
هوش مصنوعی تنها در شناسایی اینفلوئنسرها کاربرد ندارد؛ بلکه در اجرای کمپینها نیز کمککننده است. با استفاده از هوش مصنوعی، برندها میتوانند بسیاری از وظایف را به صورت خودکار انجام دهند که باعث صرفهجویی در زمان و کاهش خطاها میشود. این شامل زمانبندی پستها، پیگیری تعاملات و حتی تنظیم استراتژیها بر اساس عملکرد کمپین در لحظه است. به کمک هوش مصنوعی، برندها میتوانند روی تولید محتوای باکیفیت تمرکز کنند، در حالی که فناوری مدیریت جزئیات را برعهده دارد.
تاثیر هوش مصنوعی بر اندازهگیری بازگشت سرمایه
اندازهگیری موفقیت کمپینهای اینفلوئنسری اهمیت زیادی دارد. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به برندها کمک کنند تا بازگشت سرمایه (ROI) خود را بهطور دقیقتری پیگیری کنند. این ابزارها میتوانند دادهها را از منابع مختلف تحلیل کنند تا عملکرد کمپین را نشان دهند. برای مثال، ۷۰٪ از برندها اکنون از هوش مصنوعی برای پیگیری ROI استفاده میکنند که نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. این یعنی برندها میتوانند بفهمند چه چیزی موثر است، که به تصمیمگیریهای بهتر در آینده کمک میکند.
هوش مصنوعی فقط یک ابزار نیست؛ بلکه انقلابی در اینفلوئنسر مارکتینگ ایجاد کرده که آن را هوشمندتر و کارآمدتر میکند. با ادامه پذیرش این فناوریها، میتوانیم انتظار ظهور استراتژیهای خلاقانهتری را در آینده داشته باشیم.
چالشهای اینفلوئنسر مارکتینگ
اینفلوئنسر مارکتینگ رشد زیادی کرده، اما هنوز با چالشهای خود روبروست. پیدا کردن اینفلوئنسرهای مناسب میتواند دشوار باشد. با وجود تعداد زیاد اینفلوئنسرها، سخت است که بتوان تشخیص داد کدامیک با اهداف و ارزشهای برند هماهنگ است. این چالش بزرگی برای برندهاست که به دنبال ایجاد ارتباط با مخاطبان مناسب هستند.
مشکلات در شناسایی اینفلوئنسرها
یکی از بزرگترین چالشها، پیدا کردن اینفلوئنسرهای مناسب است. بر اساس گزارشهای اخیر، حدود ۳۰٪ از برندها این موضوع را بهعنوان چالش اصلی خود مطرح کردهاند. دلایل این چالش عبارتند از:
- گزینههای زیاد: تعداد زیادی از اینفلوئنسرها در پلتفرمهای مختلف فعالیت میکنند.
- عدم تطابق مخاطبان: همه مخاطبان اینفلوئنسرها با بازار هدف برندها همخوانی ندارند.
- کمبود ابزارهای مناسب: برخی برندها نمیخواهند در ابزارهایی سرمایهگذاری کنند که به آنها در شناسایی اینفلوئنسرهای مناسب کمک میکند.
مبارزه با تقلب در اینفلوئنسری
یکی دیگر از مسائل مهم، تقلب در اینفلوئنسری است. بسیاری از برندها نگران دنبالکنندگان جعلی و اعداد و ارقام تورم یافته هستند. در حقیقت، حدود ۶۰٪ از برندها به این موضوع توجه دارند. انواع متداول تقلب شامل:
- دنبالکنندگان جعلی که توسط رباتها ایجاد میشوند.
- لایکها و کامنتهای تورم یافته که نشاندهنده تعامل واقعی نیستند.
- شاخصهای گمراهکننده که اینفلوئنسرها را محبوبتر از آنچه هستند نشان میدهد.
اندازهگیری موفقیت کمپین
اندازهگیری موفقیت کمپینهای اینفلوئنسری میتواند پیچیده باشد. بسیاری از برندها برای یافتن شاخصهای مناسب بهمنظور ارزیابی بازگشت سرمایه (ROI) با چالش مواجهاند. برخی از مشکلات رایج عبارتند از:
- تعریف موفقیت: موفقیت هر کمپین به چه معناست؟
- پیگیری نتایج: سختی در پیگیری تعداد فروش یا مشتریانی که از طریق اینفلوئنسرها به دست آمدهاند.
- تغییر الگوریتمها: تغییر مداوم الگوریتمهای پلتفرمهای اجتماعی که ارزیابی اثربخشی را دشوار میکند.
در دنیای بازاریابی اینفلوئنسری، لازم است بین خلاقیت و رعایت اصول اخلاقی تعادل برقرار شود. این به معنای آمادگی برای آزمایش است، در حالی که باید از چالشهای احتمالی نیز آگاه بود.
تغییر به سمت میکرو و نانو اینفلوئنسرها
مزایای اینفلوئنسرهای کوچکتر
در دنیای اینفلوئنسر مارکتینگ، گرایشی رو به افزایش به سمت همکاری با میکرو و نانو اینفلوئنسرها مشاهده میشود. اینفلوئنسرهای کوچکتر که دنبالکنندگان کمتری دارند، اغلب ارتباطات اصیلتری با مخاطبان خود ایجاد میکنند. برخی از دلایل محبوبیت این دسته از اینفلوئنسرها عبارتند از:
- نرخ تعامل بالاتر: اینفلوئنسرهای کوچکتر معمولا دنبالکنندگانی فعالتر دارند و پستهایشان تعامل بیشتری میگیرد.
- مقرونبهصرفه بودن: همکاری با اینفلوئنسرهای کوچکتر میتواند ارزانتر از استخدام اینفلوئنسرهای بزرگ باشد که به برندها اجازه میدهد راحتتر در بودجه خود جای بگیرند.
- اعتماد و اصالت: بسیاری از مصرفکنندگان ارتباط قویتری با اینفلوئنسرهای کوچکتر احساس میکنند که میتواند به وفاداری بهتر نسبت به برند منجر شود.
از اینفلوئنسرهای هوش مصنوعی و مقدار محبوبیت آنها بخوانید!
تعامل(Engagement) در مقابل دسترسی (Reach)
در اینفلوئنسر مارکتینگ، تعامل بهمراتب مهمتر از تعداد دنبالکنندگان است. برای مثال، نانو اینفلوئنسرها (کسانی که بین ۱۰۰۰ تا ۱۰،۰۰۰ دنبالکننده دارند) میتوانند نرخ تعاملی تا ۸.۸٪ داشته باشند، در حالی که این نرخ برای اینفلوئنسرهای بزرگتر (بیش از ۱۰۰،۰۰۰ دنبالکننده) حدود ۱.۲۱٪ است. این موضوع نشان میدهد که اینفلوئنسرهای کوچکتر میتوانند ارتباطات معنادارتری با مخاطبان خود برقرار کنند.
روندهای کسب درآمد و پرداخت در اینفلوئنسر مارکتینگ
تغییر از اهدای محصولات به پرداخت نقدی
در سالهای اخیر، تغییرات بزرگی در نحوه جبران زحمات اینفلوئنسرها توسط برندها به وجود آمده است. بیشتر برندها اکنون ترجیح میدهند بهجای اهدای محصولات رایگان، به اینفلوئنسرها دستمزد پرداخت کنند. در حقیقت، حدود ۴۰.۸٪ از برندها به جای محصولات رایگان، بهصورت نقدی به اینفلوئنسرها پاداش میدهند. این تغییر نشاندهندهی ارزشگذاری بیشتر برندها برای اینفلوئنسرها به عنوان همکاران بازاریابی است.
روشهای پرداخت و ترجیحات
در حوزه پرداخت، روندها در حال تغییر هستند. برخی از روشهای رایج پرداخت عبارتند از:
- ۴۹.۶٪ از برندها اینفلوئنسرها را به صورت درصدی از فروش پرداخت میکنند.
- ۲۴.۱٪ همچنان از پرداخت نرخ ثابت استفاده میکنند.
- ۱۹٪ بر اساس سطح محصولات پرداخت دارند.
- ۷.۳٪ از انگیزههای پلکانی استفاده میکنند.
این تغییرات نشان میدهند که برندها به دنبال نتایج قابلسنجشتر از کمپینهای بازاریابی اینفلوئنسری خود هستند.
تاثیر بر روابط با اینفلوئنسرها
روش پرداخت میتواند تاثیر قابل توجهی بر روابط برندها با اینفلوئنسرها داشته باشد. با حرکت بیشتر برندها به سمت پرداختهای نقدی، اینفلوئنسرها احساس ارزشمندی بیشتری میکنند. این امر بهویژه برای میکرو و نانو اینفلوئنسرها که ارزش خود را در دنیای بازاریابی بیشتر درک میکنند، صادق است. در نتیجه، روند پرداخت نقدی به اینفلوئنسرها تحولی مثبت هم برای برندها و هم برای خالقان محتوا ایجاد کرده است، که میتواند در آینده به روابط پایدارتری منجر شود.
تاثیر عوامل اقتصادی بر اینفلوئنسر مارکتینگ
روند تخصیص بودجه
در دنیای امروز، کسبوکارها به دلیل چالشهای اقتصادی، تحت فشار قرار دارند. با افزایش هزینهها و بودجههای محدودتر، شرکتها در حال بازنگری در نحوه تخصیص منابع خود هستند. اینفلوئنسر مارکتینگ به یکی از حوزههای کلیدی برای سرمایهگذاری تبدیل شده است. در اینجا به چند روند در این زمینه اشاره شده است:
- بسیاری از برندها بودجه اینفلوئنسر مارکتینگ خود را افزایش دادهاند، حتی در شرایطی که سایر بخشها با کاهش بودجه مواجه شدهاند.
- اینفلوئنسر مارکتینگ اغلب به عنوان راهی موثرتر برای رسیدن به مشتریان نسبت به تبلیغات سنتی تلقی میشود.
- شرکتها به دنبال راههایی برای افزایش بازگشت سرمایه (ROI) از طریق همکاری با اینفلوئنسرها هستند.
اینفلوئنسر مارکتینگ در مقایسه با تبلیغات سنتی
در مقایسه با تبلیغات سنتی، تفاوتهای بارزی در اینفلوئنسر مارکتینگ وجود دارد. اینفلوئنسر مارکتینگ اغلب احساس شخصی و قابل درکتری دارد. دلایل متمایز بودن این روش بازاریابی عبارتند از:
- اینفلوئنسرها ارتباطات اصیلتری با دنبالکنندگان خود برقرار میکنند.
- برندها میتوانند از طریق اینفلوئنسرهای هدفمند به مخاطبان خاصی دسترسی پیدا کنند.
- نرخ تعامل با محتوای اینفلوئنسری معمولا بالاتر از تبلیغات سنتی است.
مقاومت در برابر عدم اطمینان اقتصادی
علیرغم نوسانات اقتصادی، اینفلوئنسر مارکتینگ استحکام قابل توجهی از خود نشان داده است. بسیاری از برندها متوجه شدهاند که همکاری با اینفلوئنسرها به آنها کمک میکند در ارتباط با مخاطبان خود باقی بمانند و جایگاه خود را حفظ کنند. برای مثال، برخی از برندها و آژانسهای تبلیغاتی، اینفلوئنسرها را به عنوان مشاور استخدام میکنند تا از بینش و دسترسی آنها بهره ببرند. این تغییر نشاندهنده ارزش روزافزون اینفلوئنسرها در فضای بازاریابی امروز است. در شرایط سخت اقتصادی، برندهایی که در بازاریابی اینفلوئنسری سرمایهگذاری میکنند اغلب از رقبا پیشی میگیرند.
بهطور کلی، عوامل اقتصادی در حال شکلدهی مجدد به نحوه رویکرد برندها به بازاریابی اینفلوئنسری هستند و آن را به بخشی ضروری از استراتژیهای خود تبدیل کردهاند.
منبع: Dmnews